جدول جو
جدول جو

معنی باد و بفش - جستجوی لغت در جدول جو

باد و بفش
(دُ بَ)
کرّ و فرّ و شکوه و جلال:
بدین باد و بفش وسر و ریش گوئی
سنایی نیم بوعلی سیمجورم.
سنایی.
و رجوع به ’باد و بوش’ و ’بفش’ و ’بوش’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باد و بید
تصویر باد و بید
هدر، بی فایده، بیهوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بود و باش
تصویر بود و باش
وجود، هستی، وجود داشتن
منزل، مسکن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باد و بود
تصویر باد و بود
کبر، غرور، خودبینی
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
کرّ و فرّ و شکوه و جلال:
ای بسا باد و بوش تکسینان
ترت و مرت از دعای مسکینان.
سنایی.
رجوع به ’باد و بفش’ و ’بفش’ و ’بوش’ شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
بی فایده و ناسودمند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). بی فایده و بی سود. (ناظم الاطباء). هدر:
که بهرام دادش به ایران نوید
سخن گفتن او شود باد و بید.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دُ)
روزگار و زمانه. حکیم سنایی فرماید:
هرکه چون عیسی از شره بجهد
از غم باد و بود خود برهد.
سنائی (از شرح حدیقه) (از آنندراج).
ظاهراً مرادف بود و نبود، هست و نیست، گذشته و آینده هم باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از باد و بود
تصویر باد و بود
((دُ))
مجازاً به معنای تکبر و خودبینی، هستی و لوازم آن
فرهنگ فارسی معین